×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

سخنان زیبا

× این وبلاگ بر گرفته شده از سخنان زیبا از بزرگان در مورد زندگی ،عشق،دنیا و ... با بعضی از دل نوشته های دوستان امیدوارم در این امر من رو کمک کنید همه نظرات و پیشهنادات شما عزیزن رو با جان و دل پذیرا هستم
×

آدرس وبلاگ من

redeyes.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/hamid_red_eyes

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ????? ??? ??? ????? ??????

نکته: با همان متری که دیگران را اندازه گیری می کنید، اندازه گیری می شوید

در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می شد.
دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی، ما یک سور به تو می دهیم و گرنه تو باید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.
ملا قبول کرد. شب در آنجا رفت و تا صبح به خود پیچید، سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.
گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟
ملا گفت: نه، فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است.
دوستان گفتند: همان آتش ترا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.
ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید.
دوستان یکی یکی آمدند، اما نشانی از ناهار نبود، گفتند: ملا، انگار نهاری در کار نیست.
ملا گفت: چرا، ولی هنوز آماده نشده. دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود. ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم.
دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید. دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده، دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده، گفتند: ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند.
ملا گقت: چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟ شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.
 
با همان متری که دیگران را اندازه گیری می کنید، اندازه گیری می شوید
چهارشنبه 16 شهریور 1390 - 11:29:53 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم